bazresiasnafisf.ir

آیا می دانید ...؟ : جبران خسارات وارد شده به واحد صنفی در اثر تعطیل غیرموجه با مجوز اتحادیه یا مراجع دیگر، به استناد نظر کمیسیون نظارت، برعهده دستور دهنده است.

اهمیت موضوع فرهنگ در رونق اقتصادی

اهمیت موضوع فرهنگ در رونق اقتصادی

حسب نامگذاری‌ و تعیین شعار سال­های اخیر که تماماً از جنس موضوعات اقتصادی بوده­اند مشخص می­گردد مسأله اقتصاد، اولویت و فوریت کشور است که همه توان کشور بایستی روی آن متمرکز ‌شود و کم­توجهی به سایر موضوعات نیز می­تواند تحقق شعارهای سالیانه و اهداف اقتصادی مدنظر را با چالش جدّی مواجه نماید.

در این بین، موضوع فرهنگ و نقش عوامل فرهنگی در رشد و توسعه­ی اقتصادی و رونق تولید بر کسی پوشیده نیست و درهم‌تنیدگی و تأثیر و تأثّر اقتصاد و فرهنگ به حدی است که در پاره‌‌ای از موارد، امور اقتصادی، سرمنشاء تغییر ارزش‌ها و رفتارهای فرهنگی بوده و در برخی از موارد نیز مقولات فرهنگی، پایه‌ی بسیاری از مسائل اقتصادی می­باشند. بنابراین کم­توجهی به این نکته حائز اهمیت، چه از سوی مسئولین و چه از سوی آحاد مردم می­تواند به وضعیت تولید، توزیع و مصرف در کشورمان خسارت­هایی را وارد نماید.

برای درک دقیق­تر رابطه­ی اقتصاد و فرهنگ باید به خاستگاه این دو موضوع، نظر افکند. به تعبیری می‌توان خاستگاه اقتصاد و فرهنگ را جامعه تلقی نمود. فرهنگ‌ به معنای میزان‌ تفاهم‌ اجتماعی‌ در موضوعات مبتلابه است. پس اگر کشوری خواهان رونق تولید، حمایت از کالای داخلی، تقویت اقتصاد مقاومتی، توسعه اقتصادی و مواردی از این قبیل است باید تفاهم اجتماعی یا همان فرهنگ مربوط به آن موضوعات را ارتقاء دهد.

در واقع، بخشی از آنچه امروز در حوزه­ی رفتارهای اقتصادی مشاهده می‌شود، ناشی از تنزّل فرهنگِ اقتصادی جامعه است که نه تنها به پشتوانه­های فرهنگی کسب­‌و­‌کارهای ایرانی لطمه می­زند، بلکه بعضاً موجب شکل‌گیری فعالیت‌های اقتصادی متضاد با دستورات اسلام می‌شود.

در همین راستا چرا باید در بازار و اقتصادی که دغدغه‌ی اصلی آن بایستی کسب روزی حلال و دوری از محرمات باشد و هدفی جز کسب رضایت الهی دنبال نشود؛ عده­ای حاضرند به هر طریقی به کسب سود پرداخته و با هدف کسب آسایش مادی، ارتکاب تخلفات صنفی و تضییع حقوق مصرف­کنندگان را ارجح بر کسب رضایت خداوند تلقی نمایند؟

اینکه در روزگار فعلی، دنیای اقتصادی در حال تغییر و تحوّل است و این تحوّل، آداب‌ و رسوم مخصوص خود را می‌طلبد، قابل­قبول است؛ اما بدون­شک بسیاری از مبانیِ­عمل اقتصادی بر محوریتِ انسانیتِ انسان بنا می‌شود که به مرور زمان تغییر چندانی نمی‌یابد و مقولاتی مانند انصاف، صداقت، اعتماد در معامله، رعایت عدالت اقتصادی و... از این قبیل هستند. این امور بالاخص در جامعه‌ای که مبتنی بر دین­مداری است و فرهنگ ملی قوی دارد، از درجه‌ی اهمیت بیشتری برخوردار است و بر همین اساس، توصیه‌های فرهنگی اسلام در زمینه‌ی اقتصاد چون مبتنی بر فطرت الهی انسان‌هاست، نه برای یک نسل یا دوره‌ی زمانی خاص، بلکه برای ادوار پی­درپی است.

تا چند دهه­ پیش، فرهنگ بازاریان این بود که هر روز صبح، قبل از شروع کاسبی، مسائل شرعی کسب ‌و کار را می‌خواندند تا مبادا حرامی را حلال و در حق بنده‌ای از بندگان خداوند ظلم کنند و بجای سودمحوری، برکت­محوری را اصل در کاسبی قرار می­دادند و قطعاً این قبیل اقدامات باعث قِوام بازار و افزایش کارایی اقتصاد می­گشت و مصادیق روشنی از تاثیر فرهنگ در اقتصاد محسوب میشد. یا وقتی در احادیث می­خوانیم: «تلاش کنید که شبانه­روز شما به سه بخش تقسیم شود ساعتی برای مناجات با خداوند و ساعتی برای کسب رزق حلال و بخشی دیگر برای خانواده و لذت‌های غیرحرام»؛ مُسلّم است که تحقق و عمل به این حدیث از سوی هر یک از آحاد جامعه، نه تنها افزایش بهره‌وری در زندگیِ شخصی هر یک از افراد را به دنبال دارد بلکه آبادانی و پیشرفت کشور را نیز در پی خواهد داشت.

برخی دیگر از مصادیق تاثیر فرهنگ بر اقتصاد عبارت است از:

الف) نقش فرهنگ در تولید: بویژه در فعالیت­هایی که انسان نقش اصلی و یا غالبی دارد؛ نوع اعتقادات، ارزش­ها، باور و ایمان افراد در میزان و کیفیت تولید، نقشی اساسی ایفا می­نماید. بر همین اساس، همزمان با تخصص، هرچه تعهد اخلاقی بالاتر باشد، شخص به بهترین وجه به تولید کالا خواهد پرداخت.

ب) نقش فرهنگ در توزیع کالا: رعایت ضوابط در توزیع کالا و خدمات، اعتماد عموم مردم را جلب می­نماید و ایجاد این نوع از اعتماد نیز در طول زمان و از طریق مشاهده­ی مکرر مصرف­کنندگان بوجود می­آید. به عنوان مثال، یکی از دغدغه­های

 رایج مردم در هنگام خرید حجم زیادی از کالا، نگرانی بابت یکسان نبودن کیفیت تمامی کالای خریداری شده همانند نمونه کالای سفارش داده شده است زیرا به دفعات مشاهده شده وقتی کالایی بطور یکجا و کلی خریداری می­شود پس از بازگشایی­ بسته­بندی مشخص می­گردد که در بالایِ بسته­بندی­، کالای خوب و سپس کالای ­متوسط و در پایین بسته که غیرقابل مشاهده و بررسی است، کالای نامرغوب قرار داده شده است. لذا متأسفانه تکرار این موضوع باعث شده تا ضعف در بسته­ بندی کا­لا­، یکی از ایرادهای نظام توزیع کالا در کشور بشمار آید.

ج) نقش فرهنگ در مصرف: اگر کالا با کیفیت خوب تولید و در بسته­بندی مناسب توزیع شود و اعتماد عموم مردم را بدست آورد­؛ پیامدهای مثبتی در حوزه مصرف و اقتصاد فرد و جامعه بوجود می­آورد که خودبخود، منابع ملی را حفظ و مردم را بسوی استفاده از کالای داخلی و یا مصرف بهینه­ی کالا و خدمات هدایت می­کند. این امر در شرایطی است که در کشور ما، تمایل به استفاده از برخی کالاهای برند خارجی از قبیل خودرو، لوازم آرایشی، پوشاک، لوازم خانگی، تلفن­همراه و ...، در طراز نامطلوبی است. یا مثلاً پدیده احتکار خانگی که در سال­های اخیر پررنگ­تر شده باعث به­هم­خوردن تعادل عرضه و  تقاضا و بالطبع رشد قیمت کالاهای متعددی نظیر برنج، حبوبات، روغن خوراکی، مواد شوینده، گوشت مرغ و ... یا حتی دلار شده است که فشار اقتصادی آن بیش از همه بر اقشار ضعیف جامعه وارد آمده است حال آنکه اگر فرهنگ عمومی جامعه بر رعایت اصل قناعت استوار بود و به واسطه برخی اقدامات مدیران دولت قبل، به اعتماد عمومی خدشه وارد نشده بود، هرگز چنین چالش­های مذمومی در جامعه پدیدار نمی­گشت.

لذا نتیجه­گیری می­گردد تحقق شعارهای سالیانه اعم از: رونق­بخشی به تولید، سرمایه­گذاری در بخش اشتغال و فعالیت­های دانش بنیان و ...، نیازمند عزم ملّی و مدیریت جهادی در تمامی بخش­ها بویژه در حوزه­ی فرهنگ است و این موضوع باید از سوی همگان، هم در بازار و هم در فعالیت‌های اقتصادی، مطالبه و دنبال شود که این امر نیز مستلزم شناخت دقیق جایگاه بخش‌های فرهنگی در مسائل اقتصادی و شناسایی نقاط قوّت و ضعف، فرصت‌ها و تهدیدهای موجود، در دستیابی به اهداف مدنظر است.

هرگونه کپی برداری فقط با قید منبع مجاز می باشد.