اهمیت مدیریت رفتار مصرف کننده

 اهمیت مدیریت رفتار مصرف ­کننده

احتکار کالا توسط برخی متصدیان و فروشندگان، پدیده‌ای مذموم در اقتصاد کشور محسوب می‌شود؛ لیکن طی سال‌های اخیر شاهد هستیم هر گاه زمزمه تغییر قیمت در برخی از کالاها شنیده می‌شود رشد فزاینده تقاضا و خرید کالا از سوی طیف قابل­توجهی از مردم اتفاق می­افتد که آن را احتکار خانگی می­نامیم. از جمله آخرین مصادیق این‌ موضوع، خالی­شدن قفسه‌ی فروشگاه‌ها از مواد شوینده، روغن خوراکی و ماکارونی در ماه گذشته است که به سوژه­ای در اخبار و فضای مجازی تبدیل شد. همین روند در کالاهایی نظیر برنج، حبوبات و شکر؛ هر چند به خالی­شدن قفسه‌های فروشگاهی نینجامیده لیکن تاثیر جدّی در افزایش قیمت کالاهای مورد اشاره داشته ‌است. بنابراین شایسته است جهت جلوگیری از فراگیرشدن این ناهنجاری اقتصادی و فرهنگی، تدبیر و چاره­اندیشی شود.

البته ریشه این پدیده همانا وجود تورم مستمر در اقتصاد و کاهش ارزش پول ملی است که پیامد آن در کاهش اعتماد عمومی به آینده­ی اقتصاد کشور متبلور شده است. لذا مقتضی است در کنار راهکارهایی نظیر افزایش تولید، تصحیح و تسهیل شیوه‌های توزیع و عرضه کالا، تشدید نظارت بر چرخه تولید تا مصرف و ...، به موضوع "مدیریت رفتار مصرف­کننده" نیز توجه شود.

در واقع درک رفتار مصرف­کننده، در مدیریت و جهت­دهی به انگیزه­ها و تصمیمات افراد در هنگام خرید یا مصرف کالا و خدمات، بسیار با اهمیت است و بر همین اساس، مطالعه­ پیرامون رفتار مصرف‌کننده باعث می‌شود بتوانیم به افراد جامعه کمک کنیم تا هر یک به مصرف­کننده­یِ مؤثرتری تبدیل شده و در نهایت کل کشور از این منفعت بهره ببرند.

همانگونه که مشخص است از جمله عوامل موثر بر رفتار مصرف­کننده، نوع تفکر و اعتقادات حاکم بر جامعه است لذا لازم است دیدگاه­های اقتصاد اسلامی و اقتصاد غربی در موضوع مصرف، مورد بررسی قرار گیرد.

اقتصاد غربی می­گوید: یک صنعت با مصرف‌کننده و نیازهایش شروع می‌شود و رضایت مشتری لازمه استمرار فرآیند تولید کالا و حیات یک صنعت محسوب می­شود، بر همین اساس اقتصاد غربی رفتار مصرف‌کننده را با تاکید بر افزایش مصرف­گرایی تعریف می­کند و مِلاک اصلی، سود و نفع هر دو نفرِ خريدار و فروشنده و به حداکثر رساندن این منافع است فارغ از اینکه ارزش­هاي اجتماعي، سنتي، تاريخي، ملي، مذهبي و اخلاقي در نظر گرفته می­شود یا خیر؛ ­اما در اقتصاد اسلامی، نفع بلندمدت همه انسانها مِلاک اصلی است و اسلام اصول مصرفي را در حد اعتدال و با رعایت ارزش­هاي مذهبي، ملي، تاريخي، سنتي و اجتماعي تنظيم می­کند لذا نوع مصرفی که براي جامعه و خود فرد، مُضِر باشد و كسبوكاري كه غيرقانوني باشد را منتفي مي­داند.

اقتصاد غیراسلامی مصرف بیش از نیاز را لازمه استمرار تولید و کسب سود می­داند اما اقتصاد اسلامی، اسراف و تبذیر و اِتراف هر یک از افراد را در بيكاري، توسعهنيافتگي و فقر در جامعه موثر می­داند.

در اسلام، مصرف بخودي خود پديده­اي مذموم نيست اما اسلام به عنوان يك شريعت كامل، رفتار مصرف­كننده را براي رسيدن به آرامش و شادي در زندگي دنيوي و اخروي كنترل ميكند و مواردي همچون رتبه­بندي نيازها از نظر اهميت، برآوردكردن نيازها با در نظـرگـرفتن اصولحلال و حرام، كيفيت مصرف، درنظرگرفتن مصلحت فردي و اجتماعي و تمرين ميانه­روي و اعتدال را براي برنامه مصرفي يك انسان دین­مدار، ضروري و الزامي مي­داند و در عين حـال،توسعه و گشايش را براي خانواده و ديگران مي­طلبد که در این صورت، مَجالی براي مصرف كالاهاي لوكس در سطح كلان جامعه پديد نمي­آيد. لذا مختصات انسان اسلامي عبارت است از: پُركاري و سخت­كوشي، پُر درآمد بودن، داراي پس­انداز مطمئن، سرمايه­گذار بودن، انفاق­كننده، كم­مصرف و داراي برنامهونظمبودن که در صورت رعایت هر یک از این شاخصه­ها، دولت اسلامي قادر خواهد شد یک رفاه جمعی را در اختيار همگان قرار دهد بگونه­اي كه كفاف جامعه از يك سطح به سطح بالاتري انتقال يابد.

همچنین بایستی در نظر داشت که اغلب ناهنجاری­ موجود در انگیزه­ها و رفتارهای مصرفی افراد جامعه، ناشي از عیوب نظام آموزشي، نظام بانكداري و نظام كسب و كار است. هم­اکنون ضعف نظام اقتصادي كشور باعث شده كه برخی از افراد به قاچاق و دلالی، آسان­خوری، بهره رَبَوي و ... روي بياورند. افزایش موارد مذکور، الگوی رفتار مصرف­کنندگان را نیز تغییر داده است که مصادیق آن در گرایش به تجمل­گرایی، بی­توجهی به مصالح ملی در مصرف کالاهای داخلی، بی­توجهی به سرمایه­گذاری مردمی در بخش تولید، عدم حمایت از نخبگان تولیدی و صنعتی و ... قابل مشاهده است.

نتايج حاصل از پژوهش­های علمی حاكي از آن است كه الگوي مصرف جامعهايراني با الگوي توليد داخلي و الگوي مطلوب مصرف از ديدگاه ديني، فاصله دارد و چون وضع موجود و وضع مطلوب، ريشه­هاي فرهنگي دارند؛ بنابراین تنها با ابزارهاي اقتصادي نمي­توان تحول اساسي در آن پديد آورد و تغييرهاي بلندمدت آن مستلزم تغییر در مؤلفه­هاي فرهنگي مرتبط با آن است. در واقع، مؤلفه­هاي اصلي مدیریت رفتار مصرف، در بستر فرهنگ جامعه شكل مي­گيرد) که در زیر به برخی از آنها­ اشاره می­گردد:

-     تكريم و معرفي و تشویق افراد کمک­کننده به رونق­گرفتن تولید ملی (اعم از تولیدکننده، توزیع­کننده و فروشنده) و برخورد با دلالان و قاچاقچیان و محدود نمودن فروشندگان مروج کالای خارجی.

-     تقویت ایمان افراد به عنوان مِلاك اصلي تصميم­گيري افراد براي هزينه­كردن درآمد خود (هم در امور دنيايي و هم امور آخرتي).

-     تنظیم خریدها و مصارف برای رفع نیاز واقعی نه برای امور غیرضروری و تبعیت از مُد یا خواهش­های رنگارنگ نفس.     

-     هر یک از افراد جامعه هم در موقعیت ارائه­دهنده کالا و خدمات برای دیگران هستند هم در موقعیت مصرف کالا و خدمات ارائه شده از سوی سایرین لذا برخی ویژگی­ها از جمله: رعایت انصاف، پايبندي به تعهدات، پرهیز از مصرف شخصی از بیت­المال یا ضرر به آن، پرهیز از احتکار ثروت، پرهیز از تجمل­گرایی، رعایت حلال (قانوني) و حرام در مصارف، ادای حقوق شرعی (زکات، صدقه، انفاق) و قانونی (مالیات، عوارض و ...) باید برای تک­تک افراد الگوسازی شود و در الگوي مصرف كلان جامعه نیز تبلیغ گردد.

-     افراد باید بیاموزند که در پیش­گرفتن الگوهای صحیح مصرف، منجر به رفاه كل جامعه در بلندمدت مي­شود که سود آن نصیب هر یک از ما نیز خواهد شد. لذا از خودمحوری و مبناقراردادن صرفاًمنافعفردی، بپرهیزیم.

-     تبلیغ و ترویج ابزارهاي كاهش فقر همچون زكات و صدقه که باعث مي­شوند تـا انگيزه خريداري كالاهـاي لوكس و همچنين تجمل­گرايي و اِتراف در اقتصاد كاهش يابد و به سمت كالاهاي اساسي مـورد نيـاز فقـرا سوق پيـدا كند.

-     جایگاه­های پُر مصرف در جامعه ما عبارتند از: برگزاری مهمانی­ها، عروسی­ها، همایش­ها و ...، لذا باید فرهنگ صحیح و چارچوب­های معتدل برگزاری موارد مذکور، فرهنگ­سازی و مستمراً اطلاع­رسانی شود.

-     برگزاري دوره­هايي در راستاي آموزش آموزه­هاي اسلامي به كسبه بازار در زمينه كسبوكار اسلامي به ویژه در باب تبیین نظام مشاركت سود و زيان و بيان مزايا و ارجحيت آن نسبت به نظام ربوي.

-     ترویج فرهنگ قرض­الحسنه در جهت راه­اندازي كسب و كار جديد و رونق توليد.

-     آموزش آموزه­هاي اسلام در زمينه مصرف از دوره­هاي قبل از دبستان و با شيوه­هاي جذاب براي كودكان.

-      وجود برنامه­هاي ديني پرمخاطب در صداوسيما در طول سال و بيان مزاياي عمل­كردن به مباني اقتصاد اسلامي در زندگي افراد.

-      اصلاح نظام بانكداري کشور.

 

- خریدها و مصارف، مایه­ی اِضرار به­غير نباشد. به عنوان مثال، خرید جنس قاچاق یا خرید جنس خارجی دارای مشابه داخلی، نمونه­هایی از اِضرار به­غیر هستند.     

 

 

 

هرگونه کپی برداری فقط با قید منبع مجاز می باشد.