bazresiasnafisf.ir

آیا می دانید ...؟ : جبران خسارات وارد شده به واحد صنفی در اثر تعطیل غیرموجه با مجوز اتحادیه یا مراجع دیگر، به استناد نظر کمیسیون نظارت، برعهده دستور دهنده است.

بررسی مسائل حوزۀ مسکن و اجاره بها

 

بررسی مسائل حوزۀ مسکن و اجاره بها

به استناد گزارشات مرکز آمار ایران و بانک مرکزی، یکی از اصلی­ترین موارد موثر بر شاخص تورم مربوط به بخش املاک و اجاره­بها است بطوریکه هر ساله سهم قابل­توجهی از درآمد غالب افراد و خانوارهای ایرانی جهت پرداخت اجاره و یا خرید مِلک هزینه می­شود. لذا تقويت بازار مسکن و اجاره، یک امر ضروری است.

این امر در شرایطی است که الگوي تقاضاي املاک (واحدهای تجاری، مغازه، مسکن و ...) در كشور در حال تغيير است و با كاهش ُبعد خانوار (تعداد اعضاي يك خانواده) در واقع تعداد خانوارها در حال افزايش بوده و در نتيجه همچنان تقاضا برای املاک رو به رشد است. از سویی دهه­ی ۹۰ شمسی با کاهش قدرت خرید مِلک در میان قشر متوسط جامعه و افزایش تورم در بخش املاک روبرو بوده و این موضوع در سال‌های اخیر، کشور را با رشد اجاره­نشین‌ها روبرو کرده و همین امر از عوامل افزایش اجاره­بها به شمار می‌رود. در واقع، افزایش مستاجران در کشور و خارج شدن عده زیادی از صف خریداران مِلک، علاوه بر اینکه فضا را برای دلالی و سفته­بازی مهیا کرده، توان اقتصادی خانوار‌ها و افراد را نیز به شدت کاهش داده و مشکلات زیادی را به جامعه افزوده. در عین حال، نظارت ویژه­ای هم برای کنترل نرخ‌های اجاره­بها وجود ندارد و همه چیز به بنگاه‌ها و صاحبان مِلک­ها و انصاف آن‌ها وابسته است. انصافی که این روز‌ها کمتر دیده می‌شود و به همین دلیل در بخش خانگی روز به روز سقف خانه‌ها کوچک‌تر می‌شود و خانواده‌ها به اجاره­ی خانه‌های کوچک‌تر روی می‌آورند تا در هزینه‌های تحمیلی صرفه­جویی کنند و در بخش تجاری نیز کسبه و تولیدکننده، قید فعالیت صنفی و تولیدی را زده و ترجیح می­دهد سرمایه خود را در بانک پس­انداز کند تا هم از تنش­های متعدد موجود در کسبوکار رها شود و هم بی­دغدغه و سر ماه، سود پس­انداز خود را از بانک دریافت کند. لذا اگر به صورت جدّی و عاجل برای این معضل چاره­ای اندیشیده نشود جُدا از عواقب فراوان اجتماعی و فرهنگی، دستیابی به اهداف و آرمان­های  اقتصادی کشور نیز دشوارتر خواهد شد.                                                 

از طرفی مدیریت بازرسی و نظارت اصناف استان اصفهان، طی ماموریت­های بازرسی متعددی که به منظور ریشه­یابی و شناسائی علل تخلفات صنفی به عمل آورده، به این نتیجه رسید که یکی از مهمترین دلایل تخلفات صنفی، گرانی املاک تجاری و میزان فوق­العاده بالای اجاره­بهای آنها است. تخلفاتی از قبیل گرانفروشی، کم­فروشی، تقلب و... که پیامدهای فاسدی از قبیل تضییع حقوق و نارضایتی مصرف­کننده، گسترش قاچاق، ضربه به تولید ملی، اُفت بهره­وری، کاهش اشتغال، رکود اقتصادی و ... را در پی دارد که همگی بر شاخص­های تورمی کالا و خدمات اصلی موثر بوده و اثرات سوء دارند. بنابراین طی بررسی­های متعدد صورت­گرفته از سوی این مدیریت مهمترین مشکلات و راهکارهای عرصه­­ی خرید و فروش و اجاره­ی املاک به شرح ذیل ارائه می­گردد.

چالش­ها:

  1. با وجود کاهش نرخ تورم از ابتدای سال جاری، اما اجاره­بها در بخش­های خانگی و تجاری با شیب نسبتاً تندی افزایش یافت.
  2. با وجودی که طی دهه­های اخیر، قیمت مسکن و نرخ اجاره­بها خصوصاً در مورد واحدهای صنفی و تجاری، به صورت افسارگسیخته­ای افزایش یافته لیکن به دلیل فقدان شرایط حمایتی، مستاجرین با در نظر گرفتن مصالح و اقتضائات مالي و شغلی، از اعتراض و شکایت به مراجع قضائی و ذی­صلاح صرف‌نظر کرده و ناچاراً این امر را می­پذیرند و نسبت به درخواستهای نامتعارف مالکان تمکین می­کنند.
  3. افزایش نرخ اجاره­بهای املاک تجاری تاثیرات سوئی در پی داشته است از جمله: در بُروز تخلفات صنفی و رشد چشمگیر این تخلفات، تعطیلی کسبوکار از سوی کسبه و تولیدکنندگان و در عوض سپرده­گذاری سرمایه­شان در بانک­ها، کاهش اشتغال، افزایش تمایل به مشاغل واسطه­ای و دلالی، گسترش قاچاق، اُفت تولید ملی، موج­آفرینی سرمایه­های سرگردان در اقتصاد (بازارطلا، ارز و...)، افزایش نقدینگی در جامعه و افزایش تورم، عدم تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی، ایجاد انواع آسیب­های اجتماعیو.. . 20
  4. به دلیل استقبال متقاضیان از آپارتمان‌های کوچک، بیشترین افزایش اجاره­بها مربوط به آپارتمان­های نوساز زیر 60 متر است. بنابراین هم میل سازندگان به ساخت این واحدها افزایش داشته و هم مالکان نرخ­های بیشتری برای اجاره­بهای آنها تعیین می­کنند.
  5. یکی از دلایل گران بودن و متفاوت بودن قیمت مسکن در نقاط مختلف، تاثیر قابل­توجه قیمت زمین و سهم آن در قیمت مسکن است. از طرفی قیمت زمین در مناطق شهری، همواره رشد بیشتری از هزینه ساخت داشته است.سیاست ازدیاد تراکم ساختمانی از طریق «تراکم فروشی»، علاوه بر اینکه بر سهم قیمت زمین در هزینه ساخت مسکن افزوده ، باعث ناکارآمدی بازار مسکن و تخصیص نابهینه منابع شده. باید از طریق توقف تراکم­فروشی به صورت کنونی، بهای زمین مهار و نسبت آن در هزینه­ی ساخت کاهش یابد. شایان ذکر است فزایندگی نسبت هزینه­ی زمین به هزینه­ی ساخت، دلیل عمده­ی بی‌اثر شدن افزایش سقف وام بانکی بوده و اکثریت جامعه نیز دارای درآمد مکفی جهت جبران جهش نرخ زمین نیستند.
  6. یکی از ترفندهای قدیمی در بازار املاک جهت تغییر قیمت­ها، شایعه­پراکنی در بازار است. با وجودی که بازار خرید و فروش مِلک راکد است و تورم این بخش، اندکی کاهش پیدا کرده اما بازار اجاره­بها اینگونه نیست و برخی مالکان که از فروش منازل خود در کوتاه مدت منصرف شده­اند، رو به بازار اجاره آورده­اند اما برخی دلالان جهت سودجویی و برای جلوگیری از کاهش قیمت­ها، سعی در بالا بردن نرخ اجاره­بها به طور مصنوعی دارند به این معنا که دلالان به موجران پیشنهاد می­دهند که می­توانند مِلکشان را با قیمت بالاتری اجاره دهند. بنابراین جوّ رشد قیمت در بازار به راه می­افتد.  
  7. با وجود افزایش حجم نقدینگی کشور طی سال­های اخیر، نقدینگی مذکور، کمتر به سمت بخش‌های مولد و بیشتر به سمت بخش‌های غیرمولد و سوداگری سرازیر شده و در نتیجه­ی این وضعیت، قیمت خرید و فروش هر متر مربع زمین و قیمت اجاره­بهای آن، افزایش چندین برابری یافته است.
  8. از آنجایی­ که بازار اجاره­بها یک نیاز همیشگی برای متقاضیان این بخش است لذا برخی از بنگاه­های املاک نیز تمایلی به کاهش قیمت ندارند و سعی می­کنند با ایجاد جوّ روانی، قیمت­ها را در این بازار تحت کنترل خود در آورند در حالیکه این موضوع به شدت مستاجران را تحت فشار قرار می­دهد و مستاجران هم ناچار به پذیرش هستند. برخی از بنگاه­های املاک با این اقدام برای اینکه حق کمیسیون بیشتری بگیرند و مالکان هم همیشه به بنگاهشان مراجعه کنند بازار اجاره­بها را به هم می­ریزند و به نیابت از موجر، به مستاجران قیمت بالاتری ارائه می­دهند.
  9. بخشی از افزایش سالانه یا مقطعی رقم اجاره‌بها بنابر اختیار و تمایل مالکان صورت می­گیرد به گونه­ای که نرخ‌ها در بخش اجاره­بها براساس نظر مالک تعیین می­شود و تاکنون در این خصوص به لحاظ قانونی دخالتی صورت نگرفته است. از طرفی شاهدیم با وجود این که قیمت مسکن تا حدودی کاهش یافته اما قیمت اجاره­بها (خصوصاً در بخش تجاری) همچنان در مقابل کاهش، مقاومت نشان می­دهد و مشخص شده که اجاره­بها هیچگاه از رکود و یا کاهش قیمت مسکن تاثیر نمی‌گیرد و فقط در زمان تورم نرخ مسکن است که اجاره­بها با تاثیر از بازار باز هم افزایش می‌یابد. یکی از دلایل عمده این مسئله وجود افرادی است که منبع درآمد آنها از طریق اجاره­بها تامین می­شود. عموماً این افراد با افزایش تورم اجاره­بها را افزایش می­دهند هر چند نمی­توان این را به تمام مالکان تعمیم داد.  
  1. اغلب موجران، تورم عمومی را مبنای افزایش نرخ اجاره‌بها می‌دانند که این امر با توجه به قیمت سنگین اجاره­بها منصفانه نیست زیرا اعمال درصد تورم عمومی در نرخ اجاره­بهای جاری، جهش قیمت سنگینی را برای مستاجرین به دنبال خواهد داشت. این امر در حالی است که نبود توازن بین عرضه و تقاضای مسکن باعث شده همیشه برای واحدهای مسکونی که گران‌تر از ارزش واقعی به بازار اجاره عرضه می‌شوند هم مشتری وجود داشته باشد و تا زمانی که مشتری برای این واحدها وجود دارد و بین عرضه و تقاضا توازن برقرارنشده، انگیزهافزایشقیمت در بین موجران وجود دارد که نهایتاً منجر به افزایش نامتعارف نرخ اجاره‌بها می­گردد.
  2. تاثیر نامطلوب نرخ بسیار بالای سود بانکی باعث شده مالکین واحدهای مسکونی و صنفی، از مقایسه­ی سود سپرده­گذاری سرمایه­ی خود در بانک با سود حاصل از اجاره­داری به این نتیجه برسند که صرفه در آن است که نرخ اجاره­بهای خود را افزایش دهند و همین امر در روند افزایشی نرخ اجاره در سطح شهر، موثر است.

راهکارها:

  1. نوسانات نرخ رهن و اجاره تابع قیمت‌های بازار است بنابراین برای كنترل بازار مِلک و اجاره‌بها ابتدا باید نرخ تورم از طریق سیاست‌های انقباضی و کنترل گردش نقدینگی از سوی دولت محترم کنترل و مهار شود. زمانی که نرخ تورم کنترل شده باشد مالک نیز پیش­بینی از آینده درآمدهای خود دارد. همچنین شايسته است دولت محترم علاوه بر بکارگیری سیاست­های ضد تورمی و کاهش نرخ تورم، ثبات نرخ ارز و افزایش درآمدهای ارزی را نیز بیش از پیش در دستور کار خود قرار دهد تا بدین وسیله به خارج شدن از ركود صنایع گوناگون مرتبط با حوزه مسکن نیز کمک شود. 
  2. مشوق­ها و تخفیفات مالیاتی برای موجرانی که نسبت به تعدیل اجاره­بها اقدام می­کنند و همچنین تنبیه مالیاتی برای موجرانی که به صورت نامتعارف اقدام به افزایش اجاره­بها می­کنند، از جمله نکات قابل­توجه جهت کنترل قیمت در حوزه­ی ذیربط می­باشد.
  3. نرخ فروش و اجاره­ی واحدهای مسکونی و تجاری، بر اساس منطقه‌بنديِ شهری صورت پذيرد كه اين امر توسط كارگروهي شامل: اداره راه و شهرسازي، اتاق اصناف، سازمان صمت، شهرداري، كارشناسان دادگستري و ...، تعیین شده و صورت پذیرد. در همین راستا ضمن ایجاد یک سايت اینترنتي،  قيمت‌های مورد اشاره در سایت مذکور ثبت و اطلاع­رسانی همگانی شود به نحوی که مبنای بنگاه­های املاک و عموم مردم در معاملات خرید و فروش مِلک و قراردادهای اجاره، قيمت‌هاي سايت مورد اشاره باشد، در پايانِ هر سال نيز قيمت‌ها، بروزرساني شوند.
  4. با توجه به تاثیر بالای قیمت زمین در قیمت مِلک، بایستی تمهیداتی اتخاذ شود تا مالکین اجازه نیابند زمین خود را به هر قیمتی بفروشند. بهترین راه کنترل قیمت زمین در مناطق مختلف شهرها، افزایش ساخت و سازها جهت متعادل‌سازی قیمت­ها است. هنگامی که ساخت و سازها افزایش یابد و نیاز متقاضیان پوشش داده شود، قیمت‌ها نیز به تناسب، متعادل و پایدار می‌شوند.
  5. رویکرد دولت محترم و بروکراسی فعلی در خصوص اعطای زمین با کاربری مسکونی به متقاضیان، نیازمند بازنگری است. حاصل این اصلاحات بایستی یک بسته­ی منسجم و کارآمد از مالیات و عوارض؛ برنامه‌ریزی فضا، مکان و مقررات شهری؛ برنامه‌های بازسازی، نوسازی، بهسازی، توانمندسازی و... باشد. 
  1. وزارت راه و شهرسازی سیاستگذاری لازم را در جهت ارائه راهکارها، بسته­های تشویقی و تنبیهی و مباحث حوزه مالی و پولی ارائه کند تا به تصویب مجلس محترم رسیده و اجرایی شود. همچنین تهیه طرح‌های پیشگیری از شکل‌گیری سکونت‌گاه‌های غیررسمی در برنامه‌های مسکن شهری و سیاست‌های فراگیر رفاه اجتماعی (در چارچوب وزارت تعاون، کار و امور اجتماعی)، مانند طرح‌های جامع و تفصیلی، نظامات مالی مسکن،‌ مهارت‌آموزی و تشکیل تعاونی‌های کارآفرینی‌ و ... .
  2. با توجه به تاثیرات متقابل بازارهای اقتصادی (اعم از بانک‌ها، بورس، طلا، ارز و مسکن) بر یکدیگر، می­توان گفت که رونق و کنترل بازارهای سرمایه­ای یکی از ابزارهای مهم برای پایین نگه داشتن نرخ اجاره­بها و مِلک است که بایستی مورد توجه ویژه قرار گیرند. در این صورت بسیاری از کسانی که جهت حفظ سرمایه، پولشان را در سکه و ارز سرمایه­گذاری کرده­اند، پول خود را وارد عرصه تولید خواهند کرد.
  3. جهت افزایش قدرت خرید مردم باید تسهیلاتی مانند کمک به ارزان شدن مصالح، کاهش قیمت تراکم و عوارض، تقویت مبلغ وام با درصد سود كم در کنار اجرای سیاست‌هایی برای جلوگیری از رشد قیمت مسکن فراهم شود.
  4. هم­اکنون رویکرد به بازار مسکن رویکردی سرمایه‌ای است و به مسکن به عنوان یک کالای مصرفی نگاه نمی‌شود، بنابراین انجام اقدامات مقتضی در این خصوص لازم الاجرا است. این در حالی است که برای تعریف ارزش واقعی مسکن و رسیدن به قیمت واقعی آن، باید به مسکن به عنوان یک کالا نگریسته شود تا از آن پس، معاملات صورت­گرفته از سوی سازندگان و مالکان، با قیمت واقعی و سود متعارف انجام شود. 
  1. اجرای کامل و موفق طرح دریافت مالیات از خانه­های خالی موجب می­شود مسکن از حالت کالای سرمایه­ای در دراز مدت خارج شود و فقط مصرف­کننده واقعی در بازار مسکن نقش­آفرینی کند ضمن اینکه در این صورت، بازار اجاره­بها نیز به سرعت کنترل خواهد شد. البته اجرای درست و موثر این طرح نیاز به آئین نامه­هایی با ضمانت اجرایی دارد و باید مراقبت نمود تا مردم به سمت تهیه اجاره‌نامه‌های صوری یا پُرکردن خانه‌های خالی خود با استفاده از اسباب و وسایل بلااستفاده اقدام ‌نکنند چرا که هر کدام از اینها نیز تالی فاسد دارد. مالیات بر خانه­های خالی از سکنه، مالیات بر گران­شدن مسکن، مالیات بر مسکن­های لوکس متراژ بالا، مالیات بر خانه‌های صرفاً اجاره‌ای و مالیات مضاعف بر اجاره‌بهای بیش از نرخ تورم، در کنار سایر برنامه‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت، راهکارهایی هستند که علاوه بر جلوگیری از افزایش بی‌ضابطه قیمت مسکن و اجاره­بها، از احتکار مسکن توسط سودجویان نیز جلوگیری نموده و می­تواند کمکی به دولت جهت ساختن مسکن برای گروه‌های کم درآمد و متوسط باشد. همچنین برای مشخص شدن تعداد خانه‌های اجاره داده شده و تعیین مالیات آن، بایستی ثبت قراردادهای اجاره و صدور کد رهگیری در سامانه رهگیری معاملات املاک، بسیار جدی­تری دنبال ‌شود.
  2. با توجه به اینکه فرآیند خرید، فروش و اجاره واحد‌های مسکونی ارتباطی با ارزش مِلک ندارد، می‌توان با تعیین رقم ثابت بدون وابستگی به ارزش معامله، نفع بنگاه مشاور املاک را از افزایش قیمت کاست و از طریق رصد حساب­های بانکیوسقفتراکنش­هایدستگاهکارتخوانواحدصنفی و تنبیهات مالیاتی، مشاورین املاک را به تمکین از تعرفه­های مذکور وادار نمایند. 
  1. با توجه به اینکه نرخ‌ها در بخش اجاره­بها بر اساس نظر مالک تعیین می­شود و به­ویژه در بخش تجاری نمی­توان به لحاظ قانونی دخالتی کرد لازم است تا قوانین تعزیری مقتضی در این زمینه وضع شود. همچنین از مشاوران املاک نیز خواسته شود در اقدامی هماهنگ و مستمر با ارشاد و راهنمایی موجران، این رویکرد را تغییر دهند تا تعادل و ثبات قیمت به بازار املاک و اجاره­بها برگشته و از این رکود تورمی رها شود. نقش مشاوران املاک در حفظ آرامش بازار و مقابله با جوسازی و شایعه­پراکنی­ها نیز بسیار بااهمیت است که شايسته است سیاستگذاری لازم و صحيحي در این راستا اندیشیده شود.
  2. با توجه به نیاز کشور به سالیانه یک میلیون مسکن و شرایط تولید فعلی، توجه به نقش تاثیرگذار بخش خصوصی و تعاونی­های مردمی بسیار لازم است و باید مشوق­هایی برای انبوه­سازان و سرمایه­گذاری بخش خصوصی در تولید و عرضه مسکن در نظر گرفته شود و این راهکار می­تواند به برقراری تعادل میان عرضه و تقاضا و ایجاد آرامش و تعدیل قیمت در بازار کمک کند.
  3. دولت باید زمینه­ای را فراهم کند تا مردم خودشان مسکن بسازند و صاحب مسکن شوند بنابراین مسکن باید به بخش تعاون برگردد. بر اساس سند چشمانداز توسعه، بخش تعاون باید 50 درصد مسکن کشور را تأمین کند که نیازمند حمایت دولت است. در بخش تعاون، سودآوری مبتنی بر دلالی مطرح نیست و منافع اعضا در نظر گرفته می‌شود.
  4. بایستی بانک جامع اطلاعاتی برای شناسایی مَسکن‌های آماده­ی اجاره و فروش تهیه شود. در صورتی که کشور دارای بانک جامع مسکن با خدمات­رسانی بِروز باشد شاهد کوتاه شدن دست دلالان در قیمت‌گذاری‌ها خواهیم بود.                   
  1. فعال کردن صندوق زمین و ساختمان موارد مفیدی برای بخش مسکن بوده است و افزایش عرضه اوراق تسهیلات بخش مسکن به تقویت پشتوانه­ی مالی آنها کمک زیادی می­کند، اما لازم است تا در جهت کمک به نوسازی بافت فرسوده و همچنین کمک به کاهش قیمت تمام شده­ی تولید مسکن، میزان اعطا و مبلغ وام­های بافت فرسوده و خرید مسکن (با نرخ بهره مناسب) افزایش یابد و بر حُسن مصرف این وام­ها نیز نظارت دقیقی صورت گیرد. توجه شود تا طبقات محروم جامعه و جوانانِ در آستانه­ی تشکیل خانواده، در الویت قرار گیرند، علاوه بر اینکه نحوه بازپرداخت اقساط چنین وام­هایی نیز باید در حد تمکن وام­گیرندگان باشد. وام خرید مسکن باید تامین­کننده­ی قدرت خرید تا 90 درصد قیمت مسکن باشد اما مدل پرداخت آن در فضای کاملا نظارتی و با ضوابط هوشمندانه­ای باشد. بنابراین باید مراقب بود تا اقساط تعریف شده برای وام مسکن پایین‌تر از اجاره‌بها باشند و همچنین افزایش سقف تسهیلات مسکن به اندازه­ای نباشد که تاثیر زیادی بر قیمت مسکن بگذارد.
  2. باید پذیرفت که اعطای وام­های کلان اما با سودهای بالا جهت خرید مسکن، علاج واقعی فضای حاکم بر بازار مسکن نیست و شايسته است دولت محترم قیمت مسکن را با اتخاذ ضوابط خاصی کنترل کند و تاثیر عملکرد دلالان در ایجاد نوسان قیمت مسکن را به حداقل برساند. همچنین ابزارهاي تنبيهي براي كنترل سوداگري مسكن بايد به حدي نقش ظريف داشته باشند كه آسيبي به عرضه واحدهاي اجاره‌اي وارد نشود.
  3. گروه‌های کم‌درآمد و ساکنین در بافت­های فرسوده، جهت توانمند شدن برای تامین بهای مسکن ملکی (و به‌ طور غیرمستقیم اجاره­‌بهای مسکن)، کاملاً نیازمند دسترسی به وام ارزان و بلندمدت مسکن هستند. در صورت دریافت چنین وام‌هایی است که آنها می‌توانند به بهسازی واحدهای مسکونی خود در بافت‌های فرسوده و سکونت‌گاه‌های غیررسمی و بهینه‌سازی مصرف انرژی در آن اقدام کنند.                         
  4. رسانه‌ها و صداوسیما و سایر ارگان­های فرهنگی و تبلیغاتی کشور نیز بایستی در اقدامی هدفمند و مستمر، ضمن فرهنگ­سازی عمومی، چالش­ها و راهکارهای حوزه مسکن، مِلک و اجاره­بها را تبیین کنند. محاسبه اجاره­بها فرمول خاص خود را دارد بنابراین باید به مردم آموزش داد که در بحث اجاره­بها یا خرید واحد مِلکی، تسلیم فشار و جوسازی دلالان و برخی موجران نشوند، علاوه بر اینکه از نهادهای نظارتی هم باید خواست تا جدی­تر پا به میدان بگذارند.
  5. یکی از مشکلات کنونی مستاجرین این است که دوران اجاره یک ساله است و جابجایی در هر سال کار سختی است بنابراین باید یک مدل اقتصادی همراه با مشوّق­هایی طراحی شود که مالک رغبت کند، مِلک خود را دو ساله یا بیشتر اجاره دهد. به عنوان مثال در نظام مالیاتی برای قراردادهای اجاره طولاتی مدت، میزان مالیات کمتری تعریف شود.
هرگونه کپی برداری فقط با قید منبع مجاز می باشد.